loading...

آئین مستان

شهادت امام حسن,امام حسن,متن سینه زنی امام حسن,سینه زنی واحد امام حسن,سینه زنی شهادت امام حسن,متن مداحی واحد شهادت امام حسن,مداحی شهادت امام حسن,متن مداحی واحد ا

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1241 زمان : نظرات (0)

یارب نصیبِ هیچ غریبی دگر مکن

دردی که گیسوانِ حسن را سپید کرد

با صد امید حامی مادر شدم ولی

سیلی زنی امید مرا نا امید کرد

قدیم کاروان میخواست بره کربلا ، اول می رفتند بقیع رو زیارت می کردند بعد می رفتند کربلا ؛ گوشۀ حرم ابی عبدالله دیدن یه پیرمرد ایرانی شمع روشن کرده گریه میکنه،زیر لب میگه:قربونت برم حرم نداری ... آقا جان زائر نداری ... قبرت چراغ نداره ... اومدن جلو گفتند : این آقا که این همه زائر داره، لوسترای زیبا، حرم به این قشنگی داره ... گفت:دست از دلم بردار، بقیع بودم اومدم کربلا ، نذر امام حسن داشتم یه شمع روشن می کردم ، تا شمع روشن کردم تو بقیع نگهبانای بقیع منو زدند، حالا اومدم نذرم رو حرم داداشش ادا کنم، می خوام بگم:حسین جان!داداشت خیلی غریبه ...

اما من اینجوری بگم دادت بلندشه: غریب اون کسی نیست که زائر نداره، غریب اون کسی نیست که حرم نداره ، غریب به کسی میگن جلو چشمشش مادرش رو بزنن ، اما چون سن و سالی نداره نمیتونه کاری بکنه ، آخ مادر ...

یه وقت بی بی زینب سلام الله علیها وارد شد دید پاره های جگر حسنش بالا اومده ، روضۀ من همین یه جمله ست ، اینقدر به سر و صورت زد ، یه وقت دید حسن سرش رو بالا آورد ، لبها خونیِ ، یه نگاه کرد صدا زد : زینب دیگه راحت شدم ... دیگه چشمم به اون کسی که جلو راهِ مادرمُ گرفت نمی افته ...

کربلا وقتی ابی عبدالله نامۀ امام حسن رو باز کرد دید نوشته ، حسین جان! من کربلا نیستم کمکت کنم ، بذار قاسم عوض من بره میدون ، چقدر حساس بود نسبت به حسین . میخوام دلت رو ببرم کربلا ، بعد کوچه ، امام حسن این ذکر رو می گفت:

الهی بشکنه دستِ مغیره

میونِ کوچه ها بی مادرم کرد

این همیشه ورد زبون همۀ بچه های حضرت زهرا  هم بود ، اما تا رسیدن کربلا این نوحه رو یه نفر عوض کرد ، اونم یه خانمی بود ، هی می گفت:

الهی حرمله دستت قلم شه

کبوتر بچمو از من گرفتی

حسین ....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 333 زمان : نظرات (0)

تاکنون لا جرعه از غم خورده ای؟

تاکنون سیلی محکم خورده ای؟

مادرت را سمتِ خانه برده ای؟

گوشواره دانه دانه برده ای؟

ای وای .... آقام .....

حسن جان ... ای حسن جان ... حسن

رفقا دَمِ المَظلُوم ، خون مظلوم فقط خونی نیست که از ابی عبدالله ریخته شد ... دَمِ المَظلُوم قطرات خونی که از گوشۀ لب امام مجتبی ریخت .... از کفن ریخت ... از فرق امیرالمومنین ریخت .... دَمِ المَظلُوم نشسته رویِ مسمار ....

حسن جان ... حسن جان ...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 270 زمان : نظرات (0)

ابی عبدالله میفرمایید امروز که از دفن امام حسن آمدم ، اولین نفر زینب جلو اومد .. حسین جان داداشمو چجوری دفن کردید؟ ... گفتم خواهرم دست به دلم نگذار  ... انقد بگم بدنشو تیر باران کردن ...بریم خونۀ امام حسن ...فرمود حسنم گریه کن نداره ... پیغمبر فرمود همۀ چشم ها فردا قیامت گریانه مگه چشمی که به حسینم گریه کرده باشه ...

باید امشب بلند گریه کنید

مثل زینب بلند گریه کنید

که مرتب بلند گریه کنید

سوخت از غم ، بلند گریه کنید

گریه کن ، گرچه گریه تسکین است

غم غربت عجیب سنگین است

بر غریبیِ کریم گریه کنید

پایِ دردی عظیم گریه کنید

یاده حالی عجیب گریه کنید

بشنوید از غدیر گریه کنید

چشم ها را پر آب تذر بکنید

حالِ ما را خراب تر بکنید

زهر نوشید ، فاطمه نالید

سبز پوشید فاطمه نالید

هر چه کوشید فاطمه نالید

خون که جوشید ، فاطمه نالید

رویِ دامانِ مادرش افتاد

رویِ دستِ برادرش افتاد

بی نوایی نوایِ او را برد

چنگی آمد عبایِ او را برد

نیزه ای رانِ پایِ او را برد

هق هقِ بی صدایِ او را برد

دست بر قلبِ مضطرش نزنید

پیشِ ما حرفِ همسرش نزنید

ظرف یک سو ، آب هم یک سو

تشتُ و قلبی کباب هم یک شو

زینب و اضطراب هم یک سو

جعده یک سو ، رباب هم یک سو

پیشِ قاسم مقابلِ پسرش

می چکد از محاسنش جگرش

حالا اصله روضه که امام حسن سفارش کرده ...

بعدِ مادر مغیره را می دید

هی مکرر مغیره را می دید

رویِ منبر مغیره را می دید

پیشِ آن در مغیره را می دید

او که این روز ها کنارش بود

زدنِ خانم افتخارش بود ...

امروز برا امام حسن داد بزنید ... به خدا کنارِ قبرش کسی جرات نمی کنه یه جمله بلند گریه کنه ...

یادش افتاد رویِ پا برخاست

از دهانش که ناسزا برخاست

دستِ نامرد بی هوا برخاست

آنچنان خورد که صدا بر خاست

روضه ام گیره سنگ دیوارست

همه تقصیرِ سنگ دیوار است

پسر ارشدش زمین افتاد

با تمامِ قدش زمین افتاد

بعد ضربِ بدش زمین افتاد

چقدر بد زدن زمین افتاد

خواست تا پا شود دوباره نشد

بعد از آن حرف گوشواره نشد

تاب دیگر قلم ندارد حیف

وای آقا حرم ندارد حیف

نه حرم ، سنگ هم ندارد حیف

خادمی محترم ندارد حیف

همگی زیرِ دِینِ آقاییم

روضه خوانِ حسینِ زهراییم

 

بدنشُ آوردن کنارِ قبرِ پیغمبر ، عایشه و یه عده ای از بنی مروان اومدن جلویِ جنازه رو گرفتن ... حضرت فرمود اگه وصیت حسنم نبود کوچکتر از آنی بودید که جلو جنازه رو بگیرید ... حالا عباس ایستاده ... چنان غضب کرده قمر بنی هاشم ... یه دستش به قبضۀ شمشیرِ ، یه دستش هم به قاسمِ  ... یکی صدا زد آی عایشه ، یه روز سوار بر شتر شدی جمل درست کردی امروز سوار بر اسب شدی جلو بدنِ پسرِ پسر پیغمبر و گرفتی ، نکنه فردا سوارِ فیلم بشی به جنگِ خدا بری .. گفت بنی مروان اینا دارن به من جسارت می کنن ابی عبدالله فرمود بدنُ ببرید بقیع ... اما نامردا خیلی نامردی کردن ... مثله زمانِ علی فهمیدن حسین مامورِ به صبرِ ... آخه اون دومی ملعونم گفت به اعوان و انصارش . گفت هر چی میخواید بی حیایی کنید ، بکنید علی دست از پا خطا نمی کنه ...  علی مامورِ به صبرِ ... همین بود که درُ رو زهرا انداختند .. همین بود که همه از رو در رد شدن ... بدنُ سمتِ بقیع بردن ، اما تیرهاشونو به کمان گذاشتند ....

آی ... بدنُ از تابوت نتونستند در بیارند ... هفتاد شعبۀ تیر زده بودند ... میگم آقاجان ؛ بدنِ برادرتون هفتاد شعبۀ تیر به تابوت خورده بود سختت بود بدنُ از تابوت بیرون بیاری .. چی کشید امام سجاد ... گفت هیچ جوری نمیشه ... فقط حصیر بیارید ... این بدنِ ریز ریز شده رو جمع کنم ...

حسین ...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 697 زمان : نظرات (0)

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا مُحَمَّد ، یا اِمام َالغَریب ، اَیُّهَا الغَریب وَ ابنُ الغریب ،اَیُّهَا الکَریم و َابنُ الکَریم ، یا مولانا اَیُّهَا المُجتَبی یابنَ رَسولِ الله
فکر تواَم و صحن و سرایی که نداری
داغِ حرم و درد بنایی که نداری
لَه لَه زده ام تا بنشینم لب حوض و
فواره ای و آب نمایی که نداری
آخه حرمت همش خاکِ ... مثل روز اول محرم ناله بزن ....
زَوّار تو حیران که چگونه بنشینند
در گوشۀ تنهاییِ جایی که نداری
کو کهنه رواقی که به قلبم بفشارد؟
هفتاد و دو تا کرب و بلایی که نداری
آنقدر غریبی که نیفتاده کنارت
مشک و علم و دست جدایی که نداری
ببین داداشت چقدر دورش شلوغِ ، یه طرف کف العباسِ ، یه طرف تل زینبیه است ، یه طرف خیمه گاهِ
به جز غمت آقا ، غمی تو سینه نیست
شلوغِ کربلا ، کسی مدینه نیست
زهرا برات گریه میکنه
هیچ کسی که نباشه مادرت هست ، تازه یه مادر دیگه هم هست ،دو تا مادر برات گریه می کنند
زهرا برات گریه میکنه
اُم البنین سینه میزنه
آهای بقیع نرفته ها
وقتِ مدینه رفتنِ ....
نواده های تو حرم دارن ولی
چقدر غریبی ای حسن ابن علی
به لطف و یاریِ آقام امام رضا
می سازیم ما برات یه گنبد طلا

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 342 زمان : نظرات (0)

ما هرچه که هستیم غلام حسن هستیم  
دیوانه و سرگشته ی نام حسن هستیم
یک بار نشد روزی مارا نرساند
شرمنده ی الطاف مدام حسن هستیم  
با مرد جزامی سر یک سفره نشسته است
دیوانه ی این لطف و مرام حسن هستیم
اصلا به کسب ربط ندارد که همه عمر
ریزه خوره دستان امام حسن هستیم
صلح حسن از هر نظری عین قیام است
ما تابع این صلح و قیام حسن هستیم
از صلح حسن هست حسینی شدن ما
باید بنویسند حسن بر کفن ما
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم
ترسی به دل از فتنه ایام نگیریم
از روز ازل نوکر این خانه شدیم و
جز بر در این خانه سرانجام نگیریم
مجنون حسینیم همه شهر بدانند
زشت است که مجنون حسن نام نگیریم
هر کس به طریقی بشود مست ولی ما
جز لب پیمانه ی او کام نگیریم
هر وقت بنا شد که بسازند حرم را
ما کارگری کرده و انعام نگیریم
روزی برسد صاحب زوار شود او
مانند امامان حرم دار شود او
او شاه کرم هست و برایش حرمی نیست
بالاتر از این غم به خدا هیچ غمی نیست
حکام عرب را چه به این خاک مطهر
افسوس بقیع دست امیر عجمی نیست
این بی حرم آن قدر کریم است و کریم است
که بخشش صد حاتم طایی رقمی نیشت
آقای بقیع چه غریب است خدایا
در خانه ی خود کشته شدن داغ کمی نیست
از ماتم او عرش خدا غرق عزا شد
افسوس که این مرثیه را محتشمی نیست
باید بسرایند همه از کرم او
تجدید بنا میشود آخر حرم او


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 731 زمان : نظرات (0)

رفقا جاتون خالی این اربعینم
حرم اربابو قسمت شد ببینم
چه شلوغ و با صفا بود
تو حرم برو بیا بود
الهی  هیچکس توی غربت نمونه
حرم  هیچ آقایی خلوت نمونه
کسی بی حرم نمونه ...
درد ما رو کی میدونه ...
به کی بگم که ، کریم عالم
غریبه گوشه‌ی مدینه
یه جای تاریک ، چهارتا خورشید
اسیر غربت زمینه ...
تو کربلا یه قبر و ، ضریح شش گوش
مدینه هم یه قبری ، ساکت و خاموش
آقام غریبه ، غریب عالمینه ...
الهی زهری به هیچ جگر نشینه
اقلا  این صحنه رو خواهر نبینه
نبینه داداش مریضه
جگرش تو تشت میریزه
الهی مردی زنش تنهاش نذاره
آخه اون جز همسرش همدم نداره
برا مجتبی بمیرم ...
تو غمش عزا میگیرم ...
غریب عالم ، حتی تو خونش
کنار همسرش غریبه
تو خونه تنهاست ، غریبه تو شهر
بدون همدم و حبیبه
هم توی زندگی غریب ، هم تو شهادت
بعد شهادتش بازم ، مونده تو غربت
آقام غریبه ، غریب عالمینه ...
الهی هیچوقت آتیش ، به در نیفته
جلوی چشم پسر ، مادر نیفته
مادرم به پشت در رفت
برای بابام سپر رفت
دومی  به زخمای دلم نمک زد
مادرو  جلوی چشم من کتک زد
با غلاف زدن به بازوش ...
پشت در شکسته پهلوش ...
خودم می دیدم ، میون کوچه
چطوری مادرم زمین خورد
بشکنه دستش ، همون کسی که
تو کوچه دستاشو بالا برد
دارم میام به پیشت ، چطوره پهلوت؟
حسن برات بمیره ، بهتره بازوت؟
منو بزنید ، مادرم رو نزنید ...

 

تعداد صفحات : 7

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 34
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 640
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 3,897
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 40
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 3,897
  • بازدید ماه : 3,897
  • بازدید سال : 1,318,930
  • بازدید کلی : 19,824,758